استاد دانشگاه تهران عضو هیئت امنای مرکز جهانی چینشناسی شد
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۶۵۲۱۱
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، گردهمایی چینشناسان جهان در پکن با حضور اساتیدی از دانشگاههای ایران، آمریکا، روسیه، آلمان، آرژانتین، آفریقای جنوبی، اوکراین، ترکیه، قزاقستان، انگلیس، پرو، کنیا، یونان، مالزی، افغانستان، ایرلند، اتریش و کشورهای دیگر برگزار شد و همزمان با نخستین کنفرانس چینشناسان جهان، نخستین مرکز بینالمللی چینشناسی در شهر چینگ دائوی چین، با پیام شیء جین پینگ عالیرتبهترین مقام چین افتتاح شد و حامد وفایی، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات چینی دانشگاه تهران به عضویت در هیئت امنای این مرکز درآمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در پیام شیء جین پینگ به این نشست آمده است: تعامل و ارتباط برابر میان تمدنهای مختلف جهان و آموزش متقابل آنها از یکدیگر، رهنمودهای معنوی قدرتمند و قابل توجهی را برای حل مسائل و معضلات کلان جهانی ارائه خواهد نمود.
او همچنین در پیام خود خطاب به چینشناسان حاضر در این نشست اظهار داشت: امید است چینشناسان کشورهای مختلف به عنوان سفرای ارتباط و ادغام تمدن چین با دیگر تمدنهای جهانی، با تلاش مثبت خویش، ضمن ایجاد زمینههای تعامل فرهنگی فیمابین، موجبات افزایش درک متقابل، دوستی و همکاری بیناتمدنی را فراهم آورند.
در این کنفرانس که همزمان با سومین نشست گفتوگو و تعاملات فرهنگی - تمدنی جهان در محل آرشیو ملی کشور چین در پکن برگزار شد، هن جنگ، معاون رئیسجمهور چین به ایراد سخنرانی پرداخت و از نقش مهم چینشناسان سراسر جهان در تقویت و غنیسازی مطالعات چین در جهان سخن گفت.
وی همچنین با اشاره به توجه جهانی به امر مطالعات چین طی سالهای اخیر، تعمیق در این موضوع با توجه به تمایل جهانی به عبور از فضای یکجانبهگرایی را ضروری توصیف کرد.
حامد وفایی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران که به نمایندگی از کشورمان در این نشست حضور داشت و در سخنانی با اشاره به طرح ابتکار «پیکره مشترک سرنوشت جامعه بشری» از سوی کشور چین، گفت: بسیاری از ابتکاراتی که در سالهای اخیر از جانب چین مطرح میشود ریشه در بنیانهای تمدنی مشرق زمین داشته و با جستجو در منابع معرفتی شرقی از اندیشههای کنفسیوس و لائوزه تا افکار ابن سینا، سهروردی یا مولانا میتوان به مشترکات قابل توجهی در این زمینه دست یافت.
وی با اشاره به نمونههایی از ادبیات پارسی، افزود: از سویی در اشعار سعدی، تمثیل «پیکره مشترک آدمیان» و لزوم همیاری انسانها با یکدیگر دیده میشود و از سوی دیگر در ابیاتی از ناصر خسرو قبادیانی، دیگر شاعر ایران زمین، آدمیان به درختان خدا تشبیه شدهاند که همه محترم هستند و نباید به ایشان آسیبی رساند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: در قرآن کریم که مهمترین اثر محترم کلاسیک در میان مسلمانان جهان است و بسیاری از متون ادبی - فرهنگی جهان اسلام متأثر از آن بوده نیز «سرشت مشترک انسانها» که این روزها از سوی چین مورد تاکید قرار گرفته، مورد اشاره است و حتی در بسیاری از احادیث منقول از پیامبر اسلام (ص) و دیگر بزرگان دینی نیز بر این امر و لزوم همدردی و همیاری آدمیان با یکدیگر تاکید شده است.
وفایی گفت: ریشه مشترک تمام این موارد به «گنجینه معرفتی مشرق زمین» باز میگردد که بنظر میرسد در صورت ایجاد شناخت متقابل و شکلگیری گفتگوی تمدنی در شرق عالم، معارف شرقی ظرفیت قابل توجهی برای ارائه راه حل جهت حل معضلات کنونی جامعه بشری را خواهند داشت؛ ادیان و مکاتب فلسفی شرق از جنبه اسلام، دائوییسم، مکتب کنفسیوس، بودیسم و … در صورت شناخت بیواسطه یکدیگر قابلیت ارائه محصولات مشترک معرفتی برای مواجهه با بسیاری از مشکلات انسان امروز را خواهند داشت و چنانچه این شعاعهای پراکنده نور در نقطهای متمرکز شوند، موجب تأثیرگذاری جهانی خواهند شد.
وی همچنین با اشاره به اهمیت مطالعات چین با بهرهگیری از منابع دست اول اظهار داشت: تصویر کنونی در بسیاری از کشورهای جهان از چین تصویری با واسطه و حاصل بهرهگیری از منابع عمدتاً غیر چینی است که هم در حوزههای علمی و هم در عرصههای رسانهای شمایلی ناقص از وجوه مختلف این کشور جهان را بدست داده است. بنظر میرسد چین را باید خواند و در این زمینه چینشناسی بیواسطه امری اساسی تلقی میشود که با توجه به توسعه چین و جایگاه این کشور در جهان امروز یکی از نیازهای اساسی کشورهای مختلف است.
وی یادآور شد: با توجه به اهمیت شناخت تمدنهای شرقی از یکدیگر برای ایفای نقش مؤثر در جهان امروز و فردا و شکلدهی به گفتگوهای تمدنی، چینشناسی حقیقی با استناد به متون غنی دست اول ادبی و فلسفی کشور چین امری حیاتی است که در این نشست نیز مورد توجه تمام شرکتکنندگان قرار داشته است.
در حاشیه این جلسات همچنین مذاکراتی برای گسترش مناسبات علمی - پژوهشی دانشگاه تهران با مراکز دانشگاهی و ارگانهای مطالعاتی کشور چین در زمینه مطالعات زبان و فرهنگ با دانشگاه تهران صورت پذیرفت.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: دانشگاه تهران مطالعات زبان گسترش مناسبات علمی دانشگاه تهران چین شناسان چین شناسی کشور چین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۶۵۲۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تظاهرات در دانشگاههای آمریکا به چه معناست؟
فرارو- شمار قابل توجهی از تئوریسنها و تحلیلگران عرصه روابط بین الملل بر این باورند که نظام بین الملل در شرایط کنونی وضعیت به شدت حساس و خاصی را سپری میکند. در حقیقت، آنها بر این باورند که جهان در یک پیچ حساس تاریخی است که روند تحولات در آن سمت و سوهای جدیدی را نوید میدهند و به تدریج باید انتظار ظهور واقعیتهای تازهای را نیز داشت.
به گزارش فرارو، در این چهارچوب، جهان غرب به عنوان بنیانگذار اصلی نظام بین المللی کنونی جهان، موقعیت خود را به شدت در معرض خطر و تهدید میبیند. به بیان ساده تر، نظام بین المللی غربی جهان، تکانههای سختی را تجریبه میکند و هیچ بعید نیست که در سالهای آتی شاهد فروپاشی هژمونی این نظام بین الملل در عرصه جهانی باشیم.
در این رابطه، برخی اندیشکدههای معتبر غربی حتی به این مساله اشاره داشته اند که تا پایان دهه ۲۰۲۰ میلادی، هژمونی جهانی آمریکا از بین میرود و این کشور از حیث قدرت بین المللی، سقوط قابل توجهی را تجربه خواهد کرد.
با این همه، به طور خاص میتوان ۳ نشانه مهم و محوری از در خطر بودن هژمونی جهان غرب در چهارچوب معادلات کلان نظام بین الملل را شناسایی کرد.
۱. افول اخلاقی و اقناعیِ هژمونی غربیشاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرتهای غربی با لغات بازی میکنند و ملتهایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود میکنند.
با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری پردزایهای غربیها با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود. جهانی که مدعی بوده نقطه اوج کلیه ارزشهای متعالی و انسانی است و اساسا جهانِ مقابل آن چیزی جز اردوگاه شَر نیست. اکنون به وضوح مشخص شده که نه تنها دیگر ملتهای جهان آگاهی قابل توجهی را در مورد نفاق و استانداردهای دوگانه قدرتهای غربی پیدا کرده اند بلکه حتی در خاک خودِ قدرتهای غربی نظیر آمریکا نیز جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، به نحوی گسترده علیه نظام حکمرانی این کشور و همدستی آن با جنایات گسترده صهیونیستها در جنگ غزه به پا میخیزند و یک نَه بزرگ را به آنچه دموکراسی و رویای آمریکایی ادعا شده و میشود، میگویند.
موضوعی که حقیقتا ضربهای بزرگ به گفتمان حکمرانی و سیاسی آمریکا است و تا حد زیادی موقعیت و جایگاه این کشور در عرصه نظام بین الملل را تضعیف و پوشالی بودن شعارهای دور و دراز و متعالی اش را پیش چشم همگان قرار داده است.
۲. ضعف اهرم رسانه برای هژمونی غربیهژمونی غربی در نظام بین الملل تا حد زیادی متکی به ابزار رسانه و تبلیغات بوده است. این در حالی است که در شرایط کنونی جریانهای سیاسی و رسانهای غربی دست به هر اقدامی میزنند تا افکار عمومی خود را قانع کنند که خروش و قیام علیه نظامهای حکمرانی غربی، گزینه خوب و درستی نیست و واقعیتها دقیقا همان چیزیهایی هستند که این نظامهای حکمرانی مطرح میکنند.
در سطوح نخبگانی و عمومی در جوامع غربی روندها و رویههای متفاوتی در حال شکل گیری هستند. موضوعی که هم تحت تاثیر استانداردهای دوگانه جهان غرب و هم متنوعتر شدن منابع دریافت اخبار و واقعیتها است. معادلاتی که همه و همه یک رکن مهمِ هژمونی غرب در نظام بین الملل که همان عنصر و اهرم تبلیغات است را از کار انداخته و از واقعیتهای تازهای رونمایی کرده است.
۳. حملات معنادار به جهانِ غیرغربیدر سالهای اخیر نظامهای حکمرانی در غرب و به طور خاص در آمریکا، حملات گسترده و بیمنطقی را علیه گسترش حضور و نفوذ و قدرت دیگر قطبهای قدرت در عرصه روابط بین الملل در دستورکار قرار داده اند. به عنوان مثال، جهان غرب به شدت نسبت به توسعه نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا و یا مناطقی نظیر آفریقا و آمریکای لاتین حساس بوده و انواع و اقسام حملات تبلیغاتی و رسانهای را در این رابطه علیه ایران معطوف کرده است. در مورد چین نیز سال هاست که توسعه نفوذ این کشور در قارهای نظیر آفریقا، با حملات سنگین تبلیغاتی همراه شده و سعی شده تصویر یک بازیگر خطرناک از چین در قاره آفریقا ارائه شود. در مورد روسیه نیز عینا یکچنین رویکردی رواج دارد.
در این چهارچوب، همینکه جهان غرب و هژمونی غرب در عرصه نظام بین الملل، به این نقطه رسیده که با حملات تبلیغاتی و رسانهای به مصاف رقبای بین المللی خود میرود، گواهی روشن بر تضعیف اهرمهای میدانی و در دسترس آن است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران برجسته حوزه روابط بین الملل، نمودی عینی از دست پاچگی غرب در مواجهه با واقعیتهای جدید نظام بین الملل را نیز به نمایش میگذارد.